سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بایگ

قضا وقدر

عقیده شیعه در مورد قضا و قدر

قضا و قدر یکی از اعتقادات اصیل اسلامی است که متاسفانه مورد تحریف واقع گردیده و همین معنای تحریفی یکی از عوامل عقب ماندگی مسلمانان بوده است . تصوری که غالب مسلمانان از این مفهوم اعتقادی دارند , آن است که خداوند سرنوشت همه ابنای بشر را از روز نخست معین و مقدر کرده و از این رو انسان ها هیچ راه گریزی از آنچه خدا برایش مقدر ساخته است ، ندارد. آنان بر این باورند که انسان مجبور است همان مسیری را طی کند که خدا برایش مشخص ساخته و بشر در انتخاب و تعیین سرنوشت خویش هیچگونه اختیاری ندارد. او هرچه انجام می دهد ، همان است که خداوند برایش مقدر کرده و اگر کاری را انجام نمی دهد نیز به این خاطر است که خدا آن را برایش مقدر نکرده است .

        طبیعی است این دیدگاه اختیار را از انسان سلب می  کند و او را موجودی منفعل می سازد که ماشین وار کارهایی را که خداوند برایش دیکته کرده است ، انجام می دهد خود او در بهبودی یا تیره روزی خویش هیچ نقشی ندارد . اگر این برداشت از قضا و قدر واقعا در انسان رسوخ بکند و علاوه بر اعتقاد به آن باور هم پیدا کند و مطابق آن عمل کند ، زندگی آن شخص جز با عقب ماندگی و فلاکت همراه نخواهد بود چرا که او نه در بهبودی وضع و موقعیت خود برایش نقشی قایل است و نه در شکست و بدبختی خویش. هرچه برایش اتفاق می افتد همه را به گردن خدا می اندازد و شکست ها را هم نتیجه تقدیرات خدایی . از این جهت تلاش برای جبران شکست ها و بهبودی اوضاع برای او مفهومی نخواهد داشت .

         اما شیعیان علاوه بر اینکه به قضا و قدر خداوند  اعتقاد کامل و راسخ دارند ، انسان را در انتخاب زندگی و راه و همچنین همه اعمال و افعالش کاملا آزاد و مختار می داند . زیرا مجبور بودن انسان هم با وجدان و عقل انسان سازگار نیست و هم مخالف آموزه های اسلامی است . قرآن کریم صراحتا می فرماید:

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

                خداوند سرنوشت هیچ قوم و گروهی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان خود آن را تغییر بدهند.

 

معنای این سخن آن است که خداوند انسان ها را آزاد آفریده و سرنوشت آنان را به خود آنان واگذار نموده است . به همین دلیل هم هست که انسان ها در برابر کارهایی که انجام می دهند، در آخرت و در پیشگاه خداوند مسئول و پاسخگو است . اگر انسان مجبور باشد و تنها بتواند کارهایی را که خداوند مقدر کرده انجام دهد و کارهای دیگری را نتواند انجام دهد ، معنی نخواهد داشت خداوند او را بخاطر کارهایی که خود مقدر و معینش کرده است ، مواخذه کند . اگر کسی در دنیا مال دیگری را به دزدی یا به غصب گرفته باشد خداوند نباید در آخرت او را بخاطر دزدی یا غصب عذاب کند ؛ چون خودش آن را مقدر کرده و آن شخص چاره ای جز انجام آن کار نداشته است .

        اصولا فرستادن پیامبران برای هدایت مردم به همین دلیل است که انسان ها در کارها و تصمیمات خود ، اختیار دارند و ممکن است از اختیارش استفاده کرده و راه غلط و بیراهه را انتخاب کنند . خداوند پیامبران را فرستاد تا راه صحیح را به آنان نشان دهد و از پیمودن راه نادرست برحذر شان دارد . انسان های مجبور نه هدایت پذیرند و نه می شود به آنان هشدار داد، راه غلط را انتخاب نکن. آفرینش بهشت و جهنم نیز به همین دلیل است که خداوند ، انسان هایی را که از قدرت و اختیارش در جهت درست استفاده کرده اند ، پاداش می دهد و کسانی را که از آن در موارد نادرست و  خطا  استفاده کرده اند ، به جهنمش عذاب می دهد.

            شیعه به همین دلیل  ، دومین اصل از اصول مذهب خود را عدل قرار داده است . زیرا معنای مجبور بودند انسان ها این است که خداوند هم انسان گنه کار را مجبور کرده تا گناه کند و دزدی نماید ، هم او را بخاطر این کارش به جهنم می برد و این عدالت نیست و خداوند که عادل  است هرگز کسی را مجبور نمی کند ، کار نادرست و خطا انجام دهد و بعد او را در جهنم عذاب کند که چرا این کار را انجام دادی .